عکس نوشته محرم شب هفتم (شهادت علی اصغر ) طراحی شده توسط مرکز آفرینش های فرهنگی صابرین
ردپایی که چنین دور خودش چرخیده
حال و روز پدری هست که حیران شده است...
شاعر: محمد امین سبکبار
شب هفتم محرم شب حضرت علی اصغر (ع)
عکس نوشته محرم شب هفتم (شهادت علی اصغر ) طراحی شده توسط مرکز آفرینش های فرهنگی صابرین
ردپایی که چنین دور خودش چرخیده
حال و روز پدری هست که حیران شده است...
شاعر: محمد امین سبکبار
شب هفتم محرم شب حضرت علی اصغر (ع)
عکس نوشته معرفی کتاب های عاشورایی ( کتاب ضیافت بلا) طراحی شده توسط مرکز آفرینش های فرهنگی صابرین
کتاب ضیافت بلا
نویسنده: سید محمدمهدی میرباقری
کتاب«ضیافت بلا» در دو فصل با عنوان های «سیر و سلوک متعارف» و«مقالات سلوکی از زیارت عاشورا» تنظیم شده
و مباحثی مانند «عزم و تصمیم انتخاب معبود»، «محاسبه»، «توبه» و «رجوع الی الله»،
«سلام به ولی خدا» و «علت عقب ماندن افراد مختلف از قافله عاشورا» را بررسی کرده است.
این کتاب می تواند دیدگاه شما را نسبت به زیارت عاشورا و ارتباط عاشورا و ظهور را دگرگون سازد،
کتابی است که خواندنش به مخاطب نشان می دهد که چگونه می توان از قافله امام زمان علیه السلام جا ماند
همان گونه که بزرگانی از قافله کربلا جاماندند و ویژگی هایی را
که برای همراهی استوار با امام زمانمان را باید داشته با شیم را خواهد آموخت!
عکس نوشته محرم (شب هفتم محرم) طراحی شده توسط مرکز آفرینش های فرهنگی صابرین
آزادش کرده بودند که جانش را بردارد و هر کجا خواست برود.
غلام سیاه اما نرفت...
ماند...
خون از همه زخمهایش بیرون میریخت.
آخرین نفسها بود...
تنش آرام آرام سرد میشد که صورتش ناگهانی گرم شد.
به زحمت چشم باز کرد.
گونه امام چسبیده به گونه سیاه او...
بریده بریده گفت: "خوشبخت تر از من کسی هست؟"
و چشم بست...
نویسنده: فاطمه شهیدی، کتابچه مجلس تنهایی
عکس نوشته شب ششم محرم (شب قاسم بن الحسن) طراحی شده توسط مرکز آفرینش های فرهنگی صابرین
خوش به حال یتیمانی که تو
بهارشان بودی
منبع: زیارت ناحیه مقدسه
عکس نوشته محرم (مردی که سود نداشت) طراحی شده توسط مرکز آفرینش های فرهنگی صابرین
«مردی که سود نداشت»
"فایده؛ کلمهای این همه بیمعنی نشده بود که ظهر آن روز شد..."
مرد گفت: پسر رسول! با تو عهد کرده بودم تا فایده دارم بمانم.
پسر رسول نشسته بود کنار تن خونی آخرین نفری که رفته بود میدان و سر و رویش غرق خاک و عرق بود.
مرد گفت: تنها دو تن از یارانت ماندهاند، پایان معلوم شده است.
پسر رسول چیزی نگفت...
صدای مرد آهستهتر شد: در ماندن من سودی نیست آقا! بگذارید بروم.
پسر رسول سر بلند نکرد. فقط گفت: "کاش زودتر رفته بودی..."
لحنش ناگهان نگران شد: اسبی نمانده از این سپاه عظیم چه طور پیاده میگذری؟
از همان جا که نشسته بود، کنار تن خونی آخرین یار، دید که مرد سود و زیان، اسبش را پیش تر لابهلای خیمهها پنهان کرده...
دید که مرد سوار شد و دید که دور شد...
نویسنده: فاطمه شهیدی، کتابچه مجلس تنهایی
عکس نوشته معرفی کتاب های عاشورایی (مقتل امام حسین) طراحی شده توسط مرکز آفرینش های فرهنگی صابرین
نویسنده: علامه سید مرتضی عسگری
این کتاب برگرفته از کتاب معالم المدرستین علامه سید مرتضی عسگری می باشد
که بعدها با عنوان بازشناسی دو مکتب، ترجمه و به زیور طبع آراسته شد.
کتاب حاضر حوادث زندگی امام حسین (علیه السلام) و اولاد و اصحاب ایشان را
از زمان مرگ معاویه و آغاز حکومت یزید بن معاویه تا زمان شهادت آن حضرت و همچنین
ماجراهای پس از شهادت ایشان تا رسیدن کاروان اهل بیت به مدینه را مورد بررسی قرار میدهد.
عکس نوشته شب پنجم محرم شب حبیب بن مظاهر طراحی شده توسط مرکز آفرینش های فرهنگی صابرین
مثل حبیب باش!
(از وبلاگ حسینیه دل)
عکس نوشته شب پنجم محرم (شب زهیر) طراحی شده توسط مرکز آفرینش های فرهنگی صابرین
بانویی که همسرش را بهشتی کرده بود
همسرش را از شک رهانیده بود. از تردیدی که نزدیک بود مرد را تا لبههای دوزخ بکشاند؛
دوزخِ بیحسین بودن. دلِ مرد را یک دله کرده بود، با یک تلنگر؛
«تو را چه شده زهیر؟! پسرِ رسول خدا تو را دعوت کرده و تو رد میکنی؟!»
نهیبِ بانو، مرد را از جا کند. از دودلی رهانید. از خیمه حسین (ع) که برگشت، همه وجودش را شوقی غریب آکنده بود.
«آقا، چیزی به شما گفته؟ وعدهای داده که این طور سر از پا نمیشناسی؟!»
مرد که چشمهاش میدرخشید جواب داد: «آقا گفتند جانت در راهِ ما فدا خواهد شد.»
نویسنده: مریم روستا