حوالی خدا

وبلاگ حوالی خدا وابسته به مرکز آفرینش های فرهنگی صابرین (پوستر ها تولیدی می باشد)
  • حوالی خدا

    وبلاگ حوالی خدا وابسته به مرکز آفرینش های فرهنگی صابرین (پوستر ها تولیدی می باشد)

مشخصات بلاگ

وبلاگ حوالی خدا وابسته به مرکز آفرینش های فرهنگی صابرین (پوستر ها تولیدی می باشد)

آخرین نظرات
  • ۲۹ آذر ۹۹، ۱۹:۵۶ - تری سدیم سیترات
    مبارکه
  • ۲۹ آذر ۹۹، ۱۸:۲۰ - هونیا موتور
    عالی

۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مریم روستا» ثبت شده است

عکس نوشته روز جوان طراحی شده توسط مرکز آفرینش های فرهنگی صابرین

باید هر روز می‌آمد چشم‌های پیـــامبر را می‌دید

بعد می‌رفت سراغ کار و زندگـی‌اش وگرنه روزش روز نمی‌شد...

همیشــه ولی یک غصه‌ی بزرگ توی دلش بود...

بالأخره آمد پیش پیامبر گفت آقا می‌دانم درجه و مقــــام شما خیلی بالاست شما کجــــا و ما کجا؟

معلــــوم است که آن دنیا دیگر نمی‌توانم شما را ببینم.

معلـوم است که مرا پیش شما با آن رتبه و درجه راه نمی‌دهند...

حــالا بهشت بدون شما را چطــــور تحمل کنم...؟

نمی‌دانم این حرف با دل رســــول خدا چه کرد که خدا خـــــودش جواب آن جوان را داد،

جبرئیل را فرستاد و برای جوان بشارت فرستاد که...

پیامبر آیه‌ی وحی را برای جـوان خواند و وعده‌ی همنشینی او را با خودش در بهشت داد.

اما یک حرفی هم زد که خبر از دل عاشق خودش می‌داد...

گفت جوان! کمکم می‌کنی...؟

حالا معلوم شد که پیامبر خودش به همنشینی با آن جــوان در بهشت مشتاق‌تر بوده

خودش از فکر فراق دوستانش در بهشت بیشتر می سوزد...

حالا پیـــامبر به صرافت افتاده که حتماً آن جوان را در بهشت همنشیـــــن خــــودش کند.

دارد از جوان کمک می‌خواهد...

جوان گفت چه جوری کمکتان کنم آقا...؟

حضرت فرمودند با استغفار زیاد...

با سجده‌های طولانی...

نویسنده: مریم روستا

 

دانلود عکس با کیفیت بالا

عکس نوشته میلاد حضرت علی (ع) و روز پدر طراحی شده توسط مرکز آفرینش های فرهنگی صابرین

خواجه گفته بود؛

"هر نفسی که فرو می‌رود ممدّ حیاتست و چون برمی‌آید مفرّح ذات

پس در هر نفسی دو نعمت‌ست و بر هر نعمتی شکری واجب"

ما در این فکر بودیم چگونه "کز عهده شکرش به در آییم"

که منادی گفت "بِحُبِّ علی" نفس بکش که شکرانه‌ی حیات، حُبّ علی ست.

نویسنده: مریم روستا

13 رجب ولادت حضرت علی (ع) روز پدر و روز مرد مبارک باد.

 

دانلود عکس با کیفیت بالا

عکس نوشته ولادت پیامبر اکرم (ص) طراحی شده توسط مرکز آفرینش های فرهنگی صابرین

آنقدر روی پا ایسـتاد برای نمـــاز و آنقدر قنـــوت های شبش

را طول داد که  پاهایش متورم شدند. آنقـــدر که خـــــــدا هم

نگـــــرانش شد و برایش آیه فرستــــاد که این قـــــــرآن را نازل

نکردیم برایت که آنقدر خودت را به زحمت بیندازی:

مَا أَنْزَلْنَا عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَى (طه/2)

آنقدر که آیه فرســـــتاد چه می کنــی باخودت؟ داری خودت را

می کُشـــی از فکر هدایت این ها: 

فَلَعَلَّکَ بَاخِعٌ نَفْسَکَ عَلَى آثَارِهِمْ ...(کهف/6)

سنگش می زدند، آزارش می دادند، دیوانه خطابش می کردند:

إِنَّکَ لَمَجْنُونٌ (حجر/6)

می گفتند ساده و زودباور است:

وَیَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ... (توبه/61)

مسخره اش می کردند.

آنقدر که خدا دلداری اش می داد:

وَلَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِنْ قَبْلِکَ... (انعام/10)

آنقـــدر که خــــدا نوازشـــــش میکرد و به یادش مـــــــی آورد که

هیچگاه رهایش نکرده و تنهایش نگذاشته:

مَا وَدَّعَکَ رَبُّکَ وَمَا قَلَى (ضحی/3)

عزیز بود برای خدا، آنقدر که به جانش قسم میخورد:

لَعَمْرُکَ إِنَّهُمْ لَفِی سَکْرَتِهِمْ یَعْمَهُونَ (حجر/72)

بسم الله الرحمن الرحیم

لَقَدْ جَاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ

بِالْمُؤْمِنِینَ رَءُوفٌ رَحِیـمٌ (توبه/128)

قطعا براى شما پیامبرى از خودتان آمد

که بر او دشــــوار است‏ شمـا در رنج بیفتید به (هــــــدایت)شما

حریص و نسبت به مؤمنان دلسوز مهربان است.

نویسنده: مریم روستا 

میلاد پیامبر اکرم حضرت محمد مصطفی(ص) و حضرت امام جعفر صادق (ع) مبارک باد.

من محمد را دوست دارم 

I love Muhammad

 

دانلود عکس با کیفیت بالا

عکس نوشته شب پنجم محرم (شب زهیر) طراحی شده توسط مرکز آفرینش های فرهنگی صابرین

بانویی که همسرش را بهشتی کرده بود

همسرش را از شک رهانیده بود. از تردیدی که نزدیک بود مرد را تا لبه‌های دوزخ بکشاند؛

دوزخِ بی‌حسین بودن. دلِ ‌مرد را یک‌ دله کرده بود، با یک تلنگر؛

«تو را چه شده زهیر؟! پسرِ رسول خدا تو را دعوت کرده و تو رد می‌کنی؟!»

نهیبِ بانو، مرد را از جا کند. از دودلی رهانید. از خیمه حسین (ع) که برگشت، همه وجودش را شوقی غریب آکنده بود.

«آقا، چیزی به شما گفته؟ وعده‌ای داده که این طور سر از پا نمی‌شناسی؟!»

مرد که چشم‌هاش می‌درخشید جواب داد: «آقا گفتند جانت در راهِ ما فدا خواهد شد.»

نویسنده: مریم روستا

شب پنجم محرم بنام کیست؟

 

دانلود عکس با کیفیت بالا
 

عکس نوشته شب چهارم محرم (فرزندان حضرت زینب) طراحی شده توسط مرکز آفرینش های فرهنگی صابرین

روایت نیمه های پنهان ماه

 مادری که خواهر بود!

لابد اگر کسی از شما می‌پرسید عون برایتان عزیزتر است یا محمّد؟ می‌گفتید: حسین!

پسرها هم می‌دانستند دلِ شما را بیشتر از همه، محبت حسین آکنده.

عشق حسین، شیره جان شما بود که به عون و محمّد نوشانیده بودید.

پسرها از روز اول توی آیینه چشم‌های شما فقط حسین را دیده بودند. نَسَبی که پسرها به جعفرِطیّار داشتند،

کارِ شما را راحت‌تر کرده بود؛ کارِ حسینی بزرگ‌کردن‌شان را.

این‌ها را حالا که مهیای میدان‌رفتن می‌شوند، مرور می‌کنید.

حالا که حلقه‌های زنجیره تعلق مادری را یکی‌یکی پاره می‌کنید.

حالا که دریای مهرِ مادری را به اقیانوس عشق حسینی می‌رسانید. توی خیمه نشسته‌اید که خبر می‌آورند؛

عون رفت. محمّد هم. اشک‌هایتان را پاک می‌کنید. حالا شما دیگر فقط خواهرِ حسین هستید.

شما از اولش هم بیش از مادرِ عون و محمّد بودن، خواهرِ حسین بودید، بس که عزیز و بزرگ و دوست‌داشتنی‌ست این برادر.

نویسنده: مریم روستا

 

دانلود عکس با کیفیت بالا