برای عضویت در کانال ما در ایتا و دیدن تصاویر بیشتر کلیک کنید

حوالی خدا

وبلاگ حوالی خدا وابسته به مرکز آفرینش های فرهنگی صابرین (پوستر ها تولیدی می باشد)

۲۵۰ مطلب با موضوع «عکس نوشته :: عکس نوشته های مناسبتی» ثبت شده است

عکس نوشته اعمالِ ماه محرم

عکس نوشته اعمال ماه محرم طراحی شده توسط مرکز آفرینش های فرهنگی صابرین

چگونه وارد محرم شویم؟

آیا می‌دانید اثر دهۀ محرم در رشد معنوی ما می‌تواند بیش‌تر از ماه رمضان باشد؟

فقط عرق‌خورها نبوده‌اند که در این مجالس متحول شده‌اند. خوبان هم با امام حسین(ع) به جایی رسیده اند.

آقای قاضی (ره) می‌فرمودند: «اگر کسی بخواهد به مقام توحید برسید، راهی جز أبا عبدالله الحسین(ع) ندارد.»

لذا ما هر چه ضعف اخلاقی داریم معلوم می‌شود این دهه را درست برگزار نکرده‌ایم. 

ما نباید بعد از محرم و عاشورا دیگر مشکلی داشته باشیم. 

به امام حسین(ع) بگوییم: ای امام! اگر من از این محرم بیرون بیایم و آدم نشده باشم، دیگر کسی به من نگاه نخواهد کرد.

با این نگاه به مجلس امام حسین(ع) نگاه کنیم.

نه با این نگاه که لطف کنیم و برویم برای امام حسین(ع) گریه کنیم.

اگر ما محرم را درست برگزار کنیم، بعد از عاشورا دیگر نباید مشکلی داشته باشیم.

 

دانلود عکس با کیفیت بالا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

عکس نوشته شب اول محرم (مسلم بن عقیل)

عکس نوشته شب اول محرم (مسلم بن عقیل) طراحی شده توسط مرکز آفرینش های فرهنگی صابرین

 

مثل من هیچ سَفیری خجل از یار نشد
خواستم تا برسانم به تو پیغامِ میا
پسرِ فاطمه شرمنده ام انگار نشد
شاعر: قاسم نعمتی

دانلود عکس با کیفیت بالا 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

عکس نوشته ویژه محرم

عکس نوشته ویژه محرم  طراحی شده توسط مرکز آفرینش های فرهنگی صابرین

حی علی العزا فی ماتم الحسین (ع)...

 

دانلود عکس با کیفیت بالا

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

عکس نوشته محرم

عکس نوشته محرم طراحی شده توسط مرکز آفرینش های فرهنگی صابرین 

مثل طفلی که بچسبد به پدر وقت خطر 

شهر چسبیده به تو، خونِ تو پاشیده به شهر 

شاعر: کاظم بهمنی

 

دانلود عکس با کیفیت بالا 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

عکس نوشته تا محرم چیزی نمونده

عکس نوشته تا محرم چیزی نمونده طراحی شده توسط مرکز آفرینش های فرهنگی صابرین

اگه تا امروز مراعات نکردی،

مراقب نبودی،

یادت رفته بود،

نتونسته بودی،

الان خدا داره از طریق این نوشته بهت یادآوری می کنه

تا محرم چیزی نمونده!

یکم مراقبت کن از خودت

چشم و گوشتو بپا!

سمت گناه که هیچ سمت مکروه هم نرو!

بذار امام حسین (ع) دستش باز باشه برا دادن رزق مُحرمت!

امام حسین (ع) میده زیادم میده

منتهی این تویی که تعیین می کنی چقدر بهت بده

با اعمالت!

 

دانلود عکس با کیفیت بالا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

عکس نوشته شب زیارتی امام حسین (علیه السلام)

عکس نوشته شب زیارتی امام حسین (علیه السلام) طراحی شده توسط مرکز آفرینش های فرهنگی صابرین

از عشق من برای تو این جمله بس است

ارباب سرم برای غمت درد می کند 

 

دانلود عکس با کیفیت بالا 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

عکس نوشته ولادت امام کاظم علیه السلام

عکس نوشته تولد امام کاظم علیه السلام طراحی شده توسط مرکز آفرینش های قرهنگی صابرین

صبح سردی بود. با امام کاظم علیه السلام می رفتیم به زمین های کشاورزی سر بزنیم.

غلام سیاهی ما را دید و بدون اینکه بشناسدمان، برایمان هیزم آورد و آتش روشن کرد و غذا داد بخوریم تا گرم شدیم.

هنگامی که می خواستیم برویم، امام فرمود: صاحب این غلام را پیدا کن.

پیدایش کردم. حضرت به او فرمود: می خواهم غلامت را با زمینی که در آن کار می کند بخرم. می فروشی؟

مرد فروخت؛ هم غلام را، و هم زمین را به هزار دینار.

بعد امام، غلام را صدا زد و به او فرمود: از همین حالا آزادی؛ این زمین هم مال خودت.

اما غلام هاج و واج نگاه می کرد و گویا نمی شنید و نمی فهمید امام چه می فرماید.

امام که چنین دید، فرمود: چرا تعجب کرده ای؟

خدای بزرگ در قرآن کریم می فرماید که خوبی را باید با خوبی پاسخ داد.

منبع: کتاب آفتاب در محاق، مرثا صامتی

 

دانلود عکس با کیفیت بالا 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

عکس نوشته ویژه میلاد امام موسی کاظم (علیه السلام)

عکس نوشته ویژه میلاد امام موسی کاظم (علیه السلام) طراحی شده توسط مرکز آفرینش های فرهنگی صابرین

برادرش عبدالله از ادعای امام شیعیان بودن، دست برنمی داشت.

موسی علیه السلام که دید مردم دارند گمراه می شوند،

دستور داد آتشی افروختند و نشست وسط شعله ها و شروع کرد به حرف زدن با مردم.

تمام که شد، لباسش را تکاند و آمد بیرون.

بعد به عبدالله گفت: مگر نمی گویی بعد از پدرمان تو امامی؟ پس برو جلو و درون آتش بنشین!

عبدالله نمی دانست چه کار کند. بدجور رسوا شده بود. بلند شد و رفت.

حالا دیگر همه فهمیده بودند امام کیست.

منبع: کتاب آفتاب در محاق، مرثا صامتی 

 

دانلود عکس با کیفیت بالا 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

عکس نوشته ولادت امام موسی کاظم (ع)

عکس نوشته ولادت امام موسی کاظم (ع) طراحی شده توسط مرکز آفرینش های فرهنگی صابرین

زن نشسته بود وسط کوچه کنار بچه هایش؛ گریه می کردند.

امام موسی کاظم علیه السلام پرسید: چرا گریه می کنید؟

گفت: تو هم مثل بقیه، می پرسی و می روی.

اما حضرت باز پرسش خود را تکرار فرمود.

زن گفت: بچه هایم بی پدرند. گاومان هم مرد و حالا به نان شبم محتاج شده ام.

باب الحوائج علیه السلام ایستاد کنار کوچه و شروع کرد به نماز خواندن.

سپس زیر لب چیزهایی گفت و آن گاه چوبی برداشت و به گاو مرده زد.

حیوان ناگهان به خود تکانی داد و زنده شد.

امام آرام آرام شروع به رفتن کرد که زن دوید دنبالش و پرسید:

تو عیسی بن مریم هستی؟

فرمود: عیسی بن مریم نه؛ موسی بن جعفر!

منبع: کتاب آفتاب در محاق، مرثا صامتی

 

دانلود عکس با کیفیت بالا 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

عکس نوشته تولد امام موسی کاظم (علیه السلام)

عکس نوشته تولد امام موسی کاظم (علیه السلام) طراحی شده توسط مرکز آفرینش های فرهنگی صابرین

«حمیده»

خودش بود. همان کنیزی که جعفر بن محمد می گفت؛ با همان نشانه ها.

برده فروش اصرار می کرد: هفتاد درهم؛ نه کمتر، نه بیشتر. دودِل مانده بود.

نمی دانست امام صادق علیه السلام توی کیسه چقدر گذاشته. چاره ای نداشت. نشمرده داد دست برده فروش.

مرد پول ها را گرفت و شروع کرد به شمردن. هفتاد درهم بود؛ دقیقِ دقیق، نه کمتر، نه بیشتر!

کنیز را با احترام آوردند خانه ششمین امام. صدایش می کردند «حمیده»

از حج برمی گشتیم. محله اَبواء که رسیدیم، همه خسته بودند. ایستادیم برای استراحت. غذا می خوردیم که خبر دادند حال حمیده خوب نیست.

جعفر بن محمد علیه السلام بلند شد؛ انگار منتظر چیزی باشد....

وقتی بر می گشت، خوشحال بود. تا آن روز ندیده بودم این طور خوشحال باشد و بخندد.

حمیده مادر شده بود؛ مادر موسی، وارث امامت.

منبع: کتاب آفتاب در محاق، مرثا صامتی 

 

دانلود عکس با کیفیت بالا 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰