عکس نوشته ویژه میلاد امام موسی کاظم (علیه السلام) طراحی شده توسط مرکز آفرینش های فرهنگی صابرین
برادرش عبدالله از ادعای امام شیعیان بودن، دست برنمی داشت.
موسی علیه السلام که دید مردم دارند گمراه می شوند،
دستور داد آتشی افروختند و نشست وسط شعله ها و شروع کرد به حرف زدن با مردم.
تمام که شد، لباسش را تکاند و آمد بیرون.
بعد به عبدالله گفت: مگر نمی گویی بعد از پدرمان تو امامی؟ پس برو جلو و درون آتش بنشین!
عبدالله نمی دانست چه کار کند. بدجور رسوا شده بود. بلند شد و رفت.
حالا دیگر همه فهمیده بودند امام کیست.
منبع: کتاب آفتاب در محاق، مرثا صامتی