عکس نوشته محرم (مجلس دوم) طراحی شده توسط مرکز آفرینش های فرهنگی صابرین

مجلس دوم

«مردی که فقط اسب داشت»

امام آمدند دم خیمه‌اش...

دنبالش فرستاده بودند و نیامده بود.

به فرستاده گفته بود: به آقا بگو عذر دارم، نمی‌آیم...

امام دل‌شان رضا نشد و خودشان آمدند صدایش کنند.

گفت: آماده مرگ نیستم! اسب قیمتی‌ام مالِ شما...!

نگاهی کردند که از شرم لال شد: اسبت را نمی‌خواهیم...

چشم از او گرفتند خیره شدند به خاک: از این جا دور شو که فریاد غربت ما را نشنوی، که اگر بشنوی و نیایی..

سوار اسب قیمتی اش بتاخت رفت و دور شد.

«عبیدالله بن حر»

نویسنده: فاطمه شهیدی

 

دانلود عکس با کیفیت بالا